هنر مینیاتور

مینیاتور-نقشستان

هنر مینیاتور

نگاهی بر هنر مینیاتور و سرگذشت آن …

مینیاتور یا نگارگری به هنری گفته می‌شود که در آن هنرمند تلاش می‌کند با استفاده از مواد ارزشمند نظیر طلا و نقره و رنگ‌های منحصربه‌فرد، اثری فاخر را خلق کند.

کلمه مینیاتور از اصطلاحات minium (برای رنگ قرمز استفاده شده در نسخه‌های خطی) و miniare (لاتین به معنی رنگ سرب قرمز) آمده است.

اغراق، عدم استفاده از رنگ‌های ترکیبی، قلم‌گیری خاص، سه چهارم و صورت‌های گرد، استفاده از رنگ‌های روشن، عدم وجود سایه و یکنواخت بودن نور و عدم وجود پرسپکتیو و عمق از جمله‌ ویژگی‌‌های بارز این نوع سبک چه در نقاشی مینیاتور ایرانی و چه غیر ایرانی است.

نقاشی ایرانی مینیاتور در ایران به نقاشی‌هایی شناخته می‌شود که با الهام‌گیری از طبیعت به‌صورت بسیار ظریف و ترکیب‌شده با قوه تخیل نقاش کشیده شده باشد.

اما تنها نقاشی‌های ایرانی مینیاتور نیستند که در این سبک خلق شده‌اند. ۲۵۰ سال قبل از میلاد مسیح هنر مینیاتوری وجود داشت. در قرن ۴ میلادی نقاشی‌هایی شامل پرتره‌های کوچک برروی عاج فیل در رم یافت شد. همچنین قبل از سال ۱۴۰۰ میلادی در سراسر ایران، هند، ترکیه و کشورهای شرق دور، این هنر به صورت نقاشی در نسخه‌های خطی استفاده می‌شد تا در نهایت در قرن ۱۶ میلادی برای اولین بار واژه‌ی مینیاتور بر سر زبان‌ها افتاد.

سیر تاریخی مینیاتور ایرانی به گذشته‌های دور پیش از ظهور اسلام می‌رسد اما می‌توان گفت زمانی که ایرانیان توانستند در قرن سوم هجری قمری به دربار عباسیان وارد شوند نقاشی ایران پس از یک دوره رکود، جانی دوباره گرفت. اوج ظهور نقاشی مینیاتوری ایرانی زمانی در ایران اتفاق افتاد که ایلخانیان توجه ویژه‌ای به تصویرسازی آثار برجسته‌ای مانند شاهنامه فردوسی کردند. همچنین در تبریز ربع رشیدی را تاسیس کردند.

ابزار مورد استفاده در هنر مینیاتور

در این هنر، نیز مانند سایر رشته‌های نقاشی به لوازمی مانند رنگ، قلم مو، بوم و … نیاز است.

مکاتب هنر مینیاتور ایران

مکتب شیراز

مکتب شیراز را می‌توان در دو دوره بررسی کرد. دوره اول سده هشتم هجری قمری و دیگری سده نهم هجری قمری. دوره اول همزمان با رونق نگارگری در تبریز بود. یکی از دلایل شکوفایی هنر نگارگری در سده هشتم شیراز را می‌توان بر کنار ماندن این منطقه از حمله مغولان دانست. از معروف‌ترین آثار آن زمان نگاره‌های ورقه و گلشا می‌باشد. دوره دیگر مکتب شیراز یعنی قرن نهم هجری قمری با حمایت اسکندر سلطان و ابراهیم سلطان (نوادگان تیمور) از هنرمندان، جانی دوباره یافت.

از مشخصه‌های نقاشی شیراز در اوج شکوفایی می‌توان به استفاده از رنگ‌های روشن و نقوش تزئینی و طراحی ماهرانه‌تر پیکرها و قلم‌گیری ظریف صخره‌ها اشاره کرد. بهترین نمونه‌های نگاره‌های آن زمان نسخه‌ای از خاوران نامه به تاریخ 882 هجری قمری و نسخه جنگ اسکندر سلطان می‌باشد.

 

مکتب هرات

پس از مرگ تیمور (سلسله تیموریان) فرزندش شاهرخ به سلطنت رسید و از آن پس هرات به پایتختی برگزیده شد، به واسطه توجه و حمایت بی‌دریغ شاهرخ و ولیعهدش بایسنقر میرزا تهیه کتب مصور این بار در هرات و در کتابخانه بایسنقر میزا رونق گرفت و پس از چندی ویژگی‌های خاص خود را یافت.

 

مکتب تبریز در دوران صفوی

شاه اسماعیل اولین پادشاه سلسله صفوی بود که نقش بسزایی در اعتلای هنر آن زمان ایفا نمود. از جمله کارهای مهمی که وی انجام داد انتقال بهزاد و دیگر هنرمندان به کارگاه‌های سلطنتی تبریز بود. از مکتب تبریز دوران صفوی آثار ارزشمندی بجا مانده است از جمله شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی.

این مکتب تأثیرات عمیق خود را بر نقاشی قزوین، مشهد، هرات، اصفهان و شیراز گذاشت و حتی می‌توان این تاثیر را بر نقاشی بخارا، هند و ترکیه نیز به خوبی مشاهده نمود. مشخصه‌های نقاشی این دوران طراحی قوی پیکرها در حالات مختلف، پوشش‌های رنگین، ترکیب‌بندی‌های استادانه، تزئینات معماری با نقوش هندسی و گیاهی، آسمان لاجوردی، ابرها و پرندگان زیبا می‌باشد.

 

مکتب قزوین

شاه اسماعیل دوم علی‌رغم کوتاهی‌هایی که در دوران سلطنت خود به بار آورد برخی از نگارگران تبریز، مشهد و شیراز را برای احیای کتابخانه سلطنتی و کارگاه مصورسازی به قزوین فراخواند و دستور ساخت نسخه‌ای از شاهنامه را به آنان داد.

بعد از وی عباس میرزای 17 ساله به سلطنت رسید و 42 سال حکومت کرد. او به معماری، شهرسازی و نقاشی اهمیت زیادی می‌داد و هنرمندان را حمایت می‌کرد. از جمله کارهای مهم او منسوب نمودن صادق بیگ افشار؛ شاعر و نقاش مجرب به سمت مدیر کتابخانه سلطنتی بود. آثار مهم آن دوران شاهنامه قوام، شاهنامه قاسمی و کتاب احسن الکبار می‌باشد.

 

مکتب اصفهان

اواسط سده یازدهم، همزمان با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان، هنرمندان قزوین و سایر شهرهای مهم به این شهر روی آوردند. علاوه بر رونق کارگاه‌های نقاشی، دیوارنگاری برای تزئین کاخ‌ها و عمارت‌ها رواج فراوان یافت. در دوران سلطنت شاه عباس عواملی همچون انتقال ارامنه جلفا به اصفهان و گسترش روابط سیاسی و تجاری به کشورهای اروپایی و هندوستان باعث شد برخی خصوصیات نقاشی غرب به نقاشی ایران راه یابد.

معروف‌ترین نقاش این دوره رضا عباسی بود. از میان نسخه‌های مصور و رقعه‌هایی که تحولات نقاشی مکتب اصفهان را نشان می‌دهد می‌توان به کتاب عالم آرای شاه اسماعیل و کتاب ابومسلم نامه اشاره کرد که هر دو متعلق به موزه رضا عباسی می‌باشد.

روشهای مختلف طراحی مینیاتور

شیوه های نقاشی در ایران بسیار متنوع است. هر یک از استادان معروف ، تغییراتی در روش و شیوه هایی که قبل از خود متداول بوده، وارد نموده اند. این روشها را در طراحی می توان بطور کلی به سه دسته تقسیم کرد :

طراحی رنگی :

در این طرحها ، در بعضی از قسمتها رنگ بکار رفته است. در این شیوه، از رنگ طلائی حتماً استفاده شده است. زمینه ی طرح به حال خود باقی می ماند قسمتهای مختصری که رنگی است، از رنگهای جسمی و روحی همراه با هم استفاده شده. ولی اکثر کار با خطوط قلم مو طراحی شده است. طرحهای رنگی بیشتر در دوره ی صفوی، در آثار رضا عباسی متداول گردید.

طراحی بدون رنگ:

اینگونه طرحها بطوری که از نام آن مشخص است فقط با قلم مو و رنگ سیاه روی زمینه های روشن کار می شود. این روش در تمام دوران مینیاتور ایران وجود داشته است. گاهی هم به جای رنگ مشکی از رنگهای تیره مثل رنگ قهوه ای، قرمز و آبی استفاده شده است.

طراحی سفید قلم:

طرحهایی که با قلم مو و رنگ سفید، روی کاغذ یا صفحه ی تیره رنگ کار شده باشد، طراحی سفید قلم نامیده می شود. در ابتدا این روش، بیشتر برای تزئین و طراحی روی جلد های روغنی که اکثراً سطح آنها مشکی بود، استفاده می شد. علاوه بر رنگ سفید، گاهی هم مختصر رنگ طلائی و یا رنگهای روشن دیگر، در اینگونه طراحی ها استفاده می شود.

خصوصیات نقاشی های مینیاتور کدام است؟

در نقاشی های مینیاتور، تصاویر، شباهتی با عالم واقعی ندارند. حجم و سایه روشن هم به کار نمی رود و قوانین مناظر و مرایا رعایت نمی شود. مناظر نزدیک، در قسمت پایین نقاشی و مناظر دور در قسمت بالای آن به تصویر در آمده است. تمام چهره ها به صورت “سه ربع” دیده می شوند و حدود آن را از بناگوش تا حدقه ی چشم مقابل است. البته گاهی هم چهره ها به صورت نیم رخ و به ندرت از پشت سر، تصویر شده است.

هنرمند به کشیدن پیکرهای انسانی تاکید چندانی ندارد، بلکه علاقه ی او بیش از هر چیز به کشیدن لباس های فاخر بر تن شخصیت های تصویری خود است و گاهی برای نشان دادن شکل خاص پوشاک، دست و پا را می پوشاند، حتی گاه قامت را بلند تر نشان می دهد تا بهره گیری از امتیاز قبای بلند، مُیسر شود.

در مینیاتور چهره ی افراد بیشتر در سنین جوانی ترسیم شده است که این چهره ها به آدمکهای بدون جنسیت شباهت دارند. اما در چهره های پیر این گونه بی جنسیتی وجود ندارد. در اغلب تصاویر آفتاب بهاری می درخشد. درختان میوه، غالباً مملو شکوفه و برگ است؛ اما گاهی هم با درختانی عاری از برگ روبرو می شویم.